نگارم
گفت وگوی تصمیم مهمانی خونه ی خاله بازدید : 236
يکشنبه 17 آبان 1399 زمان : 23:39
رفتم فوتبال ببینم حالم خوب بشه
گفت وگوی تصمیم مهمانی خونه ی خالهدلم واسه یه شخص خیلی عزیزی بد تنگ شده بود اونقدر که دیروز عصر کلی گریه کردم.
آرایه های ادبی کتاب فارسی هفتممیدونی شنیدم زمان مرحم تمام زخمهاست، زمان که بگذره همه چیز و فراموش میکنی
اندر مشکلات کلاس های مجازیدارم فکر میکنم کتابفروشی رفتن با من چه مشکلی داره نه واقعا مشکلش با من چیه؟؟
زمان مرحم زخم است؟دلم یه شهر بازی میخواد
هنوز باورم نمی شهامروز جواب کنکور اومد و خواهرمم پرستاری قبول شد واسش خوشحال شدم هرچند رشته مورد علاقه اش نیست ولی باید بره چون نظام قدیم.
اعصابمو خرد میکنی ن**** جانروباه: تو مسول چیزی هستی که اهلیش کردی
بازم شب شد و درد و دل هام شروع شدنمیدونم واقعا نمیدونم چی شد و از کی و کجا شروع شد ولی وقتی به خودم اومدم دیدم همه چی عوض شده همه چی
من بیشتر از همیشه صبورتر و امیدوارتر به زندگیروزبه بمانی توی آهنگ جنون میگه
اثرات خودارضایی روی بدنتعداد صفحات : 0